evanescent
/ˌevəˈnesənt/

معنی

نا پایدار، محو شونده
سایر معانی: (متمایل به محو شدن مانند بخار یا ابر) محوپذیر، ناپدیدشونده، گریزا، زودگذر، کوته عمر، ناپایا، گذرا، (ساختمان یا بافت یا شکل و غیره) ظریف، لطیف، سبک و نازک (مانند برخی پارچه های توری)، فرانما، (قدیمی) بسیار کوچک، ریزه، غیر محسوس
[برق و الکترونیک] به تدریج محو شونده

دیکشنری

تباهی
صفت
evanescentمحو شونده
unstable, astable, labile, ramshackle, evanescent, transitoryنا پایدار

ترجمه آنلاین

محو شدن

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.