evaluation
/ɪˌvæljuːˈeɪʃn̩/

معنی

ارزیابی، سنجش
سایر معانی: ارزیابی
[حسابداری] ارزشیابی، اندازه گیری
[کامپیوتر] ارزیابی . - ارزیابی - فرایند تشخیص اینکه عملکرد یک سیستم کامپیوتری جدید، واقعاً بر اساس آن چیزی است که برای آن طراحی شده .
[برق و الکترونیک] ارزیابی
[فوتبال] ارزیابی-سنجش
[بهداشت] ارزشیابی
[صنعت] ارزیابی، محک زدن، سنجیدن، بررسی کردن
[نساجی] ارزشیابی
[ریاضیات] برآورد، رفع ابهام، ارزیابی، سنجش، ارزشیابی، محاسبه، تخمین
[معدن] ارزیابی (عمومی)
[آب و خاک] ارزیابی

دیکشنری

ارزیابی
اسم
measurement, evaluation, comparison, deliberation, considerationسنجش

ترجمه آنلاین

ارزیابی

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.