establisher
معنی
موسس
سایر معانی: تاسیس کننده، برپاکننده، بنیادنهنده، برقرارکننده
سایر معانی: تاسیس کننده، برپاکننده، بنیادنهنده، برقرارکننده
دیکشنری
ناظر
اسم
founder, originator, creator, establisher, organizerموسس
ترجمه آنلاین
مؤسس