معنی

صفت، لقب، کنیه، اصطلاح
سایر معانی: (صفت یا لقب یا عبارتی که برای وصف شخص یا چیزی به کار می رود و معمولا تداعی منفی دارد) صفت، پاچنام، واژه یا عبارت وصفی (مثلا در مثال های زیر:، برچسب، انگ، عنوان
[زمین شناسی] صفت، لقب، واژه یا عبارت وصفی اصطلاحی که در فهرست نام های گیاه شناسی برای معین کردن یک کلمه منفرد که نام یک گونه است و به دنبال نام کلی به عنوان بخشی از یک دو اسمه، نوشته می شود.

دیکشنری

اپیدرم
اسم
title, epithet, label, appellation, surname, sobriquetلقب
attribute, adjective, quality, epithet, qualification, determinativeصفت
nickname, sobriquet, title, epithet, nicknack, agnomenکنیه
term, phrase, idiom, epithetاصطلاح

ترجمه آنلاین

لقب

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.