معنی

حماسه، رزمنامه، شعر رزمی، رزمی، حماسی
سایر معانی: رمان (یا فیلم و رویداد و غیره) که دارای ویژگی های حماسی باشد، رزم نامه ای، گردنامه ای (epical هم می گویند)، قهرمانی، پهلوانی، حماسه آفرین، قهرمانانه، جانانه، شکوهمند، پهلوان نامه، گرد نامه (در انگلیسی معمولا به سه دسته بخش می شود: الف - رزم نامه ی کلاسیک یا classical epic مانند ((ایلیاد)) اثر هومر ب - رزم نامه ی هنری art epic یا literary epic مانند ((بهشت گمشده)) اثر میلتون ج - رزم نامه ی مردمی یا ملی folk epic یا national epic مانند ((بیوولف)))، هر شعر بلند و داستان گو که دارای ویژگی های رزم نامه ای باشد (مانند ((کمدی الهی)) اثر دانته)
[آب و خاک] مدل اپیک

دیکشنری

حماسه
اسم
epic, saga, epopeeحماسه
epicرزمنامه
epic, heroic verseشعر رزمی
صفت
epic, heroic, bardicحماسی
epicرزمی

ترجمه آنلاین

حماسه

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.