ephemera
معنی
حشره یکروزه، چیز زودگذر، فانی
سایر معانی: زودگذر، (با فعل جمع) چیزهای زودگذر، ناپایدار (ناپایداران)، گذرا، (حشره شناسی) تک روزه (از راسته ی بالداران کوته زی: ephemeroptera که گونه های آن از چند ساعت تا چند روز بیشتر عمر نمی کنند - mayfly هم می گویند) کوته زی، کوته زیان
سایر معانی: زودگذر، (با فعل جمع) چیزهای زودگذر، ناپایدار (ناپایداران)، گذرا، (حشره شناسی) تک روزه (از راسته ی بالداران کوته زی: ephemeroptera که گونه های آن از چند ساعت تا چند روز بیشتر عمر نمی کنند - mayfly هم می گویند) کوته زی، کوته زیان
دیکشنری
کوتاه مدت
اسم
ephemeraحشره یکروزه
ephemeraچیز زودگذر
صفت
mortal, transient, ephemera, finite, transitory, passingفانی
ترجمه آنلاین
زودگذر