معنی

دیاستاز، واسطه پدیدههای حیاتی، انزیم
سایر معانی: آنزیم، زیما، زیمایه، مواد الی پیچیده ای که درموجود زنده باعک تبدیل موادالی مرکب به مواد ساده تر وقابل جذب می گردد
[علوم دامی] یک کاتالیزور آلی ؛ از نظر شمیایی یک پروتئین پیچیده است که به وسیله سلولهای زنده در درون بدن تولید شده و بدون آن که خودش تغییر کند با عث تغییری در مواد درون بدن می شود. اثر متقابل بین دو یا چند جفت ژن غیر آلل است که در آن فنوتیپی تولید می شود که در حالت جدا از هم به وسیله ژنها تولید می شود.
[شیمی] آنزیم، زیما، زیمایه
[عمران و معماری] مخمر
[نساجی] آنزیم
[خاک شناسی] آنزیم

دیکشنری

آنزیم
اسم
enzymeانزیم
diastase, enzyme, enzymeدیاستاز
diastase, enzymeواسطه پدیدههای حیاتی

ترجمه آنلاین

آنزیم

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.