envelopment
/ɪnˈveləpmənt/

معنی

پوشش، احاطه، لفاف
سایر معانی: احاطه، پوشش، لفاف

دیکشنری

پوشش
اسم
cover, coverage, envelopment, coating, covering, envelopeپوشش
surround, siege, cincture, environment, envelopmentاحاطه
wrapping, wrapper, sheeting, envelope, cover, envelopmentلفاف

ترجمه آنلاین

پوششی

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.