معنی

اعلام کردن، تلفظ کردن، صریحا گفتن
سایر معانی: (به وضوح و به طور قاطع) گفتن، شرح دادن، (واژه و غیره را به وضوح) تلفظ کردن، شمرده گفتن، مژده دادن

دیکشنری

اعلامیه
فعل
enunciateصریحا گفتن
declare, promulgate, notify, blazon, acclaim, enunciateاعلام کردن
pronounce, enunciate, vocalize, diphthongizeتلفظ کردن

ترجمه آنلاین

اعلام کردن

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.