enlargement
/ənˈlɑːrdʒmənt/

معنی

فزونی، توسعه، بزرگی
سایر معانی: بزرگ سازی، گسترش، (نسخه ی بزرگ شده ی عکس و نقشه و غیره) بزرگ شده، بزرگ ساخت، آگراندیسمان
[سینما] اگراندیسمان (واژه فرانسوی )
[عمران و معماری] افزاینده

دیکشنری

بزرگ شدن
اسم
magnitude, enlargement, dignity, grandeur, amplitude, bignessبزرگی
development, expansion, enlargement, extension, outreach, increaseتوسعه
excess, increase, abundance, affluence, exuberance, enlargementفزونی

ترجمه آنلاین

بزرگ شدن

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.