enclave
معنی
تحت محاصره
سایر معانی: (بخشی از یک ناحیه یا کشور که از چندسو توسط سرزمین کشور دیگری احاطه شده باشد) سرزمین محصور، درونبوم، قلمرو بسته (در برابر: برونبوم exclave)، ناحیه ای که کشور بیگانه دور انرا گرفته باشد، ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انرا کاملا احاطه کرده باشد
[عمران و معماری] برونبوم
[زمین شناسی] سرزمین محاط، برون بوم سرزمینی که در داخل اراضی کشور دیگر قراردارد.
سایر معانی: (بخشی از یک ناحیه یا کشور که از چندسو توسط سرزمین کشور دیگری احاطه شده باشد) سرزمین محصور، درونبوم، قلمرو بسته (در برابر: برونبوم exclave)، ناحیه ای که کشور بیگانه دور انرا گرفته باشد، ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انرا کاملا احاطه کرده باشد
[عمران و معماری] برونبوم
[زمین شناسی] سرزمین محاط، برون بوم سرزمینی که در داخل اراضی کشور دیگر قراردارد.
دیکشنری
محاصره
اسم
enclaveتحت محاصره
ترجمه آنلاین
محصور کردن