encapsulate
معنی
(مجازی) خلاصه کردن، کوته وار کردن، لب مطلب را گفتن (یا نوشتن) (encapsule هم می گویند)، در پوشینه (کپسول) قرار دادن، پوشینه دار کردن، بصورت کپسول دراوردن، در کپسول گذاردن، در محفظه ای قرار دادن
[کامپیوتر] بصورت بسته در آوردن .
[کامپیوتر] بصورت بسته در آوردن .
دیکشنری
کپسول کردن
فعل
encapsulateدر محفظهای قرار دادن
encapsulateبصورت کپسول دراوردن
encapsulateدر کپسول گذاردن
ترجمه آنلاین
کپسوله کردن