معنی

موکد، تاکید شده، باقوت تلفظ شده
سایر معانی: مصر، سمج، پا فشار، قاطع، محکم، قرص

دیکشنری

محرز
صفت
strict, emphatic, emphasized, corroborated, forcefulموکد
emphaticتاکید شده
emphaticباقوت تلفظ شده

ترجمه آنلاین

تاکیدی

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.