embrocate
معنی
شستشو دادن، روغن مالی کردن، تدهین کردن
سایر معانی: (به بدن مرهم یا روغن یا داروی آبگونه مالیدن و مالش دادن) خیس مالی کردن، خیس مال کردن
سایر معانی: (به بدن مرهم یا روغن یا داروی آبگونه مالیدن و مالش دادن) خیس مالی کردن، خیس مال کردن
دیکشنری
کبریت
فعل
anoint, embrocateروغن مالی کردن
anoint, embrocateتدهین کردن
wash, embrocate, abstergeشستشو دادن
ترجمه آنلاین
در آغوش گرفتن