[نساجی] شکنندگی - تردی [ریاضیات] شکنندگی، ترد شکندگی، تردی [پلیمر] شکنندگی، تردی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تَرَکخوردگی تُردشی [خوردگی] نوعی شکست فلز، غالبا از نوع خوردگی بینبلوری، که در اتصالات پرچی و پایانۀ لولههای دیگهای بخار اتفاق میافتد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
تُردش اسیدی [خوردگی] نوعی تُردش هیدروژنی که براثر تمیزکاری اسیدی پدید میآید
تُردش قلیایی [خوردگی] شکست فلزات در محلولهای قلیایی بهموجب تأثیر همزمـان خوردگی و تنش کششی
تُردش هیدروژنی [خوردگی] تُردش یک فلز یا آلیاژ براثر جذب اتم هیدروژن در عملیاتی که در آن فلز با آب واکنش میدهد
تُردش لحیمی [خوردگی] کاهش خاصیت مکانیکی یک فلز یا آلیاژ به دلیل نفوذ موضعی فلز مذاب در اطراف مرزِ دانهها براثر لحیمکاری
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.