معنی

اکسیر، کیمیا، خیسانده
سایر معانی: (از عربی که خود از یونانی xerion آمده) اکسیر، کناد (که می پنداشتند فلزات را تبدیل به طلا می کند و یا عمر جاودانی می دهد)، معجون جوانی، آب زندگانی (elixir of life هم می گفتند)، (نادر) رجوع شود به: quintessence، رجوع شود به: panacea

دیکشنری

اکسیر
اسم
panacea, elixirاکسیر
elixir, rara avis, philosophers' stoneکیمیا
infusion, elixir, potion, tinct, tinctureخیسانده

ترجمه آنلاین

اکسیر

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.