معنی

حذف کردن، ادغام کردن، از اخر برداشتن
سایر معانی: از قلم انداختن، ستردن، (از متن و غیره) زدن

دیکشنری

نخبگان
فعل
delete, eliminate, omit, elide, dele, expurgateحذف کردن
merge, elideادغام کردن
elideاز اخر برداشتن