elevate
معنی
بالا بردن، بلند کردن، ترفیع دادن، افراشتن، عالی کردن، نشاط دادن
سایر معانی: فرازیدن، افرازیدن، صدا را بلند کردن، (بر دانگ صدا) افزودن، (حرارت و صدا و غیره) زیاد کردن، ارتقای رتبه دادن، به جاه و مقام رساندن، تعالی بخشیدن، فرزانه شدن، مهذب شدن، تزکیه کردن، شرافتمند کردن، بزرگوار کردن، رفعت بخشیدن، روح تازه دمیدن در، روحیه دادن به، به وجد آوردن، کمی مست، لول
سایر معانی: فرازیدن، افرازیدن، صدا را بلند کردن، (بر دانگ صدا) افزودن، (حرارت و صدا و غیره) زیاد کردن، ارتقای رتبه دادن، به جاه و مقام رساندن، تعالی بخشیدن، فرزانه شدن، مهذب شدن، تزکیه کردن، شرافتمند کردن، بزرگوار کردن، رفعت بخشیدن، روح تازه دمیدن در، روحیه دادن به، به وجد آوردن، کمی مست، لول