معنی

ظرافت، خوش اندامی، زیبایی، وقار، لطافت، ریزه کاری
سایر معانی: قشنگی، برازندگی، دلپسندی، ملاحت، آراستگی (elegancy هم می گویند)، سلیقه
[نساجی] ظرافت - لطافت - زیبایی

دیکشنری

ظرافت
اسم
delicacy, elegance, grace, adroitness, airiness, agilityظرافت
beauty, elegance, grace, seeming, sheen, concinnityزیبایی
elegance, subtlety, tenuity, rosewaterلطافت
dignity, poise, solemnity, elegance, gravity, serenityوقار
intricacy, elegance, fallalریزه کاری
grace, airiness, gracefulness, daintiness, elegance, eurhythmyخوش اندامی

ترجمه آنلاین

ظرافت

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.