elbow grease
/ˈelˌboʊˈɡriːs/

معنی

خرحمالی، نیروی حاصله از کاردستی، کد یمین
سایر معانی: (عامیانه) کار سخت بدنی، کد یمین کارپرزحمت، کارسخت

دیکشنری

خرحمالی
اسم
drudgery, elbow grease, fag, plod, punisher, moilخرحمالی
elbow greaseنیروی حاصله از کاردستی
elbow greaseکد یمین

ترجمه آنلاین

گریس آرنج

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.