elastic limit
/ɪlæstɪklɪmɪt/

معنی

[عمران و معماری] حد ارتجاعی - حد الاستیک - حد کشسانی - حد جهمندی - حد کشواری - مرز ارتجاعی - مرز برجهندگی
[زمین شناسی] حد کشسانی
[نساجی] حدکشسانی - حد ارتجاعیت
[ریاضیات] حد الاستیک، حد مهمندی، حد کشسانی، مرز ارتجاعی
[پلیمر] حد کشسانس، بالاترین تنشی است که ماده می تواند بدون تغییر شکل دائمی باقیمانده در خود پس از آزاد کردن کامل تنش تحمل کند.

ترجمه آنلاین

حد الاستیک

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.