ejaculate
معنی
واپراندن، واپرانیدن، برون پراندن (به ویژه در مورد منی به کار می رود)، انزال کردن، از دهان بیرون پراندن، دفع کردن، خروج منی
دیکشنری
انزال
فعل
ejaculateاز دهان بیرون پراندن
ward off, fend, exorcise, stave off, countercheck, ejaculateدفع کردن
ejaculateانزال کردن
ترجمه آنلاین
انزال