efflorescence
معنی
شکوفایی، شکفتگی، شوره زنی
سایر معانی: (مجازی) رونق، اوج، تعالی، گل آوری، غنچه زنی، هنگام گل آوری، دوران شکفتگی، (شیمی) شوره زنی، شوره آوری، شکوفندگی
[شیمی] شکفتگی
[عمران و معماری] شکفتگی - سفیدک - شوره زدگی - شوره زنی
سایر معانی: (مجازی) رونق، اوج، تعالی، گل آوری، غنچه زنی، هنگام گل آوری، دوران شکفتگی، (شیمی) شوره زنی، شوره آوری، شکوفندگی
[شیمی] شکفتگی
[عمران و معماری] شکفتگی - سفیدک - شوره زدگی - شوره زنی
دیکشنری
فرسایش
اسم
efflorescence, dehiscence, inflorescenceشکوفایی
efflorescence, dehiscenceشکفتگی
efflorescenceشوره زنی
ترجمه آنلاین
شکوفایی