معنی

تاثیر، اثر، درجه تاثیر
سایر معانی: (تاثیر دلخواه) اثر، فایده، ثمربخشی، سودمندی
[بهداشت] سودمندی - کارآمدی

دیکشنری

اثر
اسم
effect, result, efficacy, affect, relic, traceاثر
influence, impression, efficacy, affection, action, influxتاثیر
efficacyدرجه تاثیر

ترجمه آنلاین

اثربخشی

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.