معنی

جریان مخالف، گرداب کوچک، چرخ زدن
سایر معانی: (جریان چرخشی آب یا هوا یا گاز و غیره) گرداب، گردباد، گردابر، گردگاز، گرد دود، تنوره، چرخاب، آب ستون، بادستون، (آب و باد و ابر و غیره) حلقه وار حرکت کردن، چرخیدن، (مجازی) جریان مخالف، تمایل مخالف، (مجازی) دسته ی مردم، گروه، ماری بیکر ادی (بنیان گذار فرقه ی christian science - امریکایی)، چر  زدن
[عمران و معماری] جریان تلاطمی - گرداب - حرکت نامنظم - جریان گردابی - گردابه - جریان متلاطم - جریان آشفته - گردباد
[برق و الکترونیک] گرداب
[مهندسی گاز] گرداب کوچک، جریان مخالف
[زمین شناسی] گردابی، جریان تلاطمی، گرد باد، حرکت نامنظم
[آب و خاک] گرداب کوچک، چرخابه

دیکشنری

سرگردان
اسم
eddy, surge, cross-currentجریان مخالف
eddyگرداب کوچک
فعل
pirouette, gyre, eddy, gyrate, rotate, spinچرخ زدن

ترجمه آنلاین

گردابی

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.