معنی

مجرا، خط سیر، مجرای لنف، لوله کوچک
سایر معانی: (برای آبگونه و گاز) لوله، معبر، راهاب، گذار، قنات، درون کند، آب رسان، (کالبدشناسی - مجرای بدن مانند پیشابراه و اشک راه) مجرا، - راه، تراوراه، (گیاه شناسی) آوند، لوله اب
[علوم دامی] مجرا، کانال .
[شیمی] لوله، مجرا، معبر، راهاب، گذار، قنات، درون کند، آب رسان
[عمران و معماری] غلاف - کانال - مجرا
[برق و الکترونیک] مجرا، لوله 1. وضعیت جوی خاصی که امکان انتشار دوربرد و غیر عادی سیگنالهای رادیویی و راداری را در وردسپر ( ترویوسفر ) فراهم می کند . وارونی دما موجب تغییر ثابت دی الکتریکی و بازتاب پی در پی امواج رادیویی بین دو لایه از هوا می شود که مجزا را به وجود می آورند . این حالت بین مرزی از هوا و زمین نیز ممکن است رخ دهد . مجرای وردسپهری نیز نامیه می شود . 2. محفظه ای برای عبور کابلها .
[مهندسی گاز] مجرا، معبر

دیکشنری

مجرا
اسم
duct, conduit, channel, canal, tube, flumeمجرا
trajectory, pathway, route, itinerary, course, ductخط سیر
ductمجرای لنف
tubule, ductلوله کوچک

ترجمه آنلاین

مجرای

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.