معنی

متقاطر
سایر معانی: انداختن، (هر چیزی که می افتد) افتان، افتانه، پرتابه، پشگل، فضله، پیخال، براز
[نساجی] تخلیه کردن - خالی کردن - ضایعات

دیکشنری

افتادن
صفت
dropping, falling in dropsمتقاطر

ترجمه آنلاین

انداختن

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.