drop out
معنی
1- کناره گیری کردن (از عضویت)، ترک تحصیل کردن، 2- از دایره خارج شدن، نامعمول شدن، حذف تصادفی، از قلم افتادگی حذف تصادفی، ترک کننده (به ویژه ترک تحصیل کننده)، کسی که ترک تحصیل میکند
[کامپیوتر] از قلم افتادگی ؛ حذف تصادفی
[برق و الکترونیک] از قلم افتادگی کاهش سطح سیگنال خروجی در هنگام بازخوانی داده های ثبت شده که می تواند موجب بروز خطای پردازش شود .
[کامپیوتر] از قلم افتادگی ؛ حذف تصادفی
[برق و الکترونیک] از قلم افتادگی کاهش سطح سیگنال خروجی در هنگام بازخوانی داده های ثبت شده که می تواند موجب بروز خطای پردازش شود .
دیکشنری
رها کردن
اسم
drop-outحذف تصادفی
omission, pretermission, drop-outاز قلم افتادگی
drop-outکسی که ترک تحصیل میکند
ترجمه آنلاین
رها کردن
مترادف
abandon ، back out ، cease ، forsake ، give notice ، give up ، leave ، quit ، renege ، retreat ، withdraw