معنی
چرت، چرت زدن
سایر معانی: چرت زدن (معمولا با: away)، پینگی زدن، به خواب کوتاه یا پراضطراب فرورفتن، نیمه خواب بودن، و سن، خواب کوتاه یا سطحی، پینکی، چرت زدن باoff
[کاراته] دوزو - خواهش کردن . بفرمائید
سایر معانی: چرت زدن (معمولا با: away)، پینگی زدن، به خواب کوتاه یا پراضطراب فرورفتن، نیمه خواب بودن، و سن، خواب کوتاه یا سطحی، پینکی، چرت زدن باoff
[کاراته] دوزو - خواهش کردن . بفرمائید
دیکشنری
دوز
اسم
nap, snooze, doze, slumberچرت
فعل
snooze, nap, doze, slumber, caulk, catnapچرت زدن
ترجمه آنلاین
چرت زدن