معنی

توده، کومه، دسته علف و غیره
سایر معانی: (تکه ی نرمی از هر چیز به ویژه غذا) چونه، قلنبه، لخته، کلمبه، (مقدار کمی از هر چیز آبگونه به ویژه مشروب) قطره، چکه، چکیده، (مقدار کمی از هر چیز) ذره، خرده، کمی

دیکشنری

عروسک
اسم
dollopدسته علف و غیره
heap, rick, stack, pile, congeries, dollopکومه
mass, pile, lump, bulk, heap, dollopتوده

ترجمه آنلاین

عروسک

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.