معنی

بی شاخه، سست، شکسته
سایر معانی: (درختی که به خاطر کهنسالی برخی شاخه ها و تاج خود را از دست داده است) درخت کهن، علیل

دیکشنری

دندانه دار
صفت
limbless, doddered, acaulescentبی شاخه
broken, fragmentary, zigzag, fragmental, dodderedشکسته
loose, weak, frail, flimsy, slack, dodderedسست

ترجمه آنلاین

سرگردان

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.