معنی

کتان صحرایی، لرزیدن، تلو تلو خوردن
سایر معانی: (به ویژه در اثر پیری) لرزیدن، رعشه داشتن، (گیاه شناسی) سس، کتان دریایی (cuscuta از خانواده ی نیلوفر که گیاهان انگلی هستند)

دیکشنری

مزرعه
اسم
dodderکتان صحرایی
فعل
stumble, wobble, stagger, lurch, swing, dodderتلو تلو خوردن
shake, tremble, shudder, shiver, vibrate, dodderلرزیدن

ترجمه آنلاین

دود

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.