diverting
/daɪˈvɝːtɪŋ/

معنی

سرگرم کننده، مفرح، لشت انگیز، لشت آور، تفریح امیز، منحرف کننده

دیکشنری

هدایت
فعل
divert, deflect, swerve, bend, call off, avertمنحرف کردن
direct, divert, turnمعطوف داشتن

ترجمه آنلاین

منحرف کردن

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.