معنی

سرگردان شدن
سایر معانی: پرسه زدن، این سو و آن سو رفتن، ولگردی کردن، پرت شدن، پریشان گفتن

دیکشنری

دوگانگی
فعل
divagate, extravagate, rove, strayسرگردان شدن

ترجمه آنلاین

پراکنده کردن

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.