distributed
معنی
توزیع شده، مقسوم
سایر معانی: توزیع شده
[عمران و معماری] گسترده
[کامپیوتر] توزیع شده - پخش شدن به بیش از یک کامپیوتر . مثلاً شبکه ی جهانی web یک کتابچه ی اطلاعاتی توزیع یافته است .
[برق و الکترونیک] توزیع شده، گسترده
[ریاضیات] توزیع شده، منبسط
سایر معانی: توزیع شده
[عمران و معماری] گسترده
[کامپیوتر] توزیع شده - پخش شدن به بیش از یک کامپیوتر . مثلاً شبکه ی جهانی web یک کتابچه ی اطلاعاتی توزیع یافته است .
[برق و الکترونیک] توزیع شده، گسترده
[ریاضیات] توزیع شده، منبسط
دیکشنری
توزیع شده
صفت
distributedتوزیع شده
distributed, dividedمقسوم