distorting
/dɪstɔːtɪŋ/

معنی

واپیچیده شیمى : واپیچان
[شیمی] واپیچیده، واپیچان

دیکشنری

تحریف
فعل
distort, garble, skew, falsify, mutilate, slantتحریف کردن
tilt, crook, contort, bend, inflect, recurveکج کردن
distortاز شکل طبیعی انداختن
contort, twist, wrest, turn, bolt, distortپیچاندن
contort, distort, ruffleناهموار کردن
evoke, regurgitate, refract, return, replicate, turnبر گرداندن

ترجمه آنلاین

تحریف کننده

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.