distemper
/ˌdɪˈstempər/

معنی

کج خلقی، مرض هاری، ناراحت کردن
سایر معانی: (مهجور) بدخلق کردن، اخمو کردن، تو ذوق کسی زدن، نامرتب کردن، به هم زدن، نامنظم کردن، نابسامان کردن، ناپیراسته کردن، بیماری (جسمی یا روانی)، اختلال، شوریدگی، مرض، (دام پزشکی - انواع بیماری های عفونی حیوانات به ویژه بیماری ویروسی سگ و اسب) ناخوشی، خفقان اسبی، (رنگ یا رنگدانه را با آب و چسب آمیختن) رنگ خواباندن، رنگ پروردن، (با رنگ آمیخته با آب و چسب) نقاشی کردن، نقاشی با رنگ پرورده (به ویژه روی گچ دیوار و طاق)، رنگ پرورده، رنگ خوابانده، آبرنگ، مر­ هاری

دیکشنری

سوزش
اسم
irritability, tiff, distemper, tantrum, petulance, belligerenceکج خلقی
distemperمرض هاری
فعل
disquiet, discomfiture, distemper, discomfit, discomfort, discommodeناراحت کردن

ترجمه آنلاین

دیستمپر

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.