معنی

نا هنجاری، ناجوری
سایر معانی: ناهمگنی، اختلاف، ناسازگاری، (موسیقی) ناهم خوانی، ناسازی، ناهمسازی، تنافر، ناموزونی (در مقابل: consonance)، اختلاط اصوات و اهنگ های ناموزون
[برق و الکترونیک] بد آهنگی ترکیب آزار دهنده ی صدای هماهنگها هنگامی که نتهای موسیقی خاصی همزمان نواخته می شوند.

دیکشنری

ناسازگاری
اسم
dissonance, abnormalcy, crudity, harshness, inelegance, malformationنا هنجاری
dissonance, unlikelihood, incoherence, contrariness, discordance, disparityناجوری
dissonanceاختلاط اصوات و اهنگ های ناموزون

ترجمه آنلاین

ناهماهنگی

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.