disserve
/dɪsˈsɜːrv/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

(نادر) زیان رساندن به، آسیب وارد کردن، بدخدمت کردن، ازار رسانیدن

دیکشنری

حسادت کن
فعل
disserveبدخدمت کردن
disserveازار رسانیدن

ترجمه آنلاین

بی ارزش کردن

مترادف

blemish ، damage ، harm ، hurt ، impair ، mar ، spoil ، tarnish ، vitiate ، wrong

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش