disposable
معنی
قابل عرضه، در معرض، از دست دادنی
سایر معانی: دور انداختنی، یک بار مصرف، قابل خرج، قابل مصرف، در اختیار، موجود، دم دست، درمعر
[بهداشت] یکبار مصرف
[ریاضیات] یکبار مصرف
[پلیمر] یکبار مصرف
سایر معانی: دور انداختنی، یک بار مصرف، قابل خرج، قابل مصرف، در اختیار، موجود، دم دست، درمعر
[بهداشت] یکبار مصرف
[ریاضیات] یکبار مصرف
[پلیمر] یکبار مصرف
دیکشنری
قابل عرضه
صفت
disposableقابل عرضه
open, disposableدر معرض
disposableاز دست دادنی
ترجمه آنلاین
یکبار مصرف