disparagement
/dɪˈspærɪdʒmənt/

معنی

کاهش، توهین، بی اعتباری، بی احترامی، خوار شماری، انکارفضیلت
سایر معانی: کم ارج سازی، پست انگاری، دون سازی، بدگویی، بی ارج سازی

دیکشنری

نابسامانی
اسم
insult, offense, abuse, libel, disparagement, floutتوهین
disrespect, insolence, disrepute, disparagementبی احترامی
discredit, disfavour, unreliability, disfavor, disparagement, nullityبی اعتباری
disparagement, self-humbleness, self-humiliationخوار شماری
reduction, decrease, decline, decrement, diminution, disparagementکاهش
disparagementانکارفضیلت

ترجمه آنلاین

تحقیر

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.