disinter
/ˌdɪsɪnˈtɜːrr/

معنی

از خاک در اوردن، نبش کردن
سایر معانی: نبش قبر کردن، از گور درآوردن، پرده برداری کردن (از راز)، افشا کردن، رو کردن، از بوته فراموشی یا گمنامی دراوردن

دیکشنری

دیسونتر
فعل
exhume, disinter, excavateاز خاک در اوردن
disinterنبش کردن

ترجمه آنلاین

تجزیه

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.