معنی

disintegration, n•
فروپاشی، تلاشی، واپارچگی، واپاشی

ترجمه آنلاین

تجزیه n

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.