dishonest
/ˌdɪˈsɑːnəst/

معنی

متقلب، نا درست، دغل، بی شرف، بی همه چیز، تقلبامیز
سایر معانی: بی امانت، نابکار، فریبکار، نانجیب، بانادرستی، فریبکارانه، تقلب آمیز، با فریبکاری، فاقد امانت

دیکشنری

متقلب
صفت
dishonest, fraudulent, adulterant, trickish, trickyمتقلب
dishonest, behindhandدغل
dishonest, blackguardly, ungentleبی شرف
dishonestبی همه چیز
incorrect, wrong, false, spurious, amiss, dishonestنا درست
dishonestتقلبامیز

ترجمه آنلاین

بی صداقت

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.