disfeature
/dɪsˈfiːtʃər/

معنی

محو کردن، از شکل انداختن
سایر معانی: (چهره یا ویژگی های چیزی را) آسیب رساندن، صفات ممتازه چیزی را از بین بردن

دیکشنری

فساد
فعل
deface, botch, contort, disfigure, deform, disfeatureاز شکل انداختن
blur, wipe out, eliminate, deface, obliterate, disfeatureمحو کردن
disfeatureصفات ممتازه چیزی را از بین بردن

ترجمه آنلاین

ناتوانی

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.