disengagement
/ˌdɪsənˈɡeɪdʒmənt/

معنی

متارکه روابط، رهایی از قید یا تعهد
سایر معانی: (ارتش یا امور سیاسی و غیره) پس کشانی، عقب نشینی، قطع تماس با دشمن، (گیره و قلاب و چفت و غیره) رهایی، آزادی، جدایی، (دنده) خلاصی، باز بودن، عدم اتصال، جداسازی، (نداشتن گرفتاری یا مسئولیت یا وعده ی ملاقات و غیره) فراغت، ناگرفتاری

دیکشنری

استقرار
اسم
disengagementمتارکه روابط
disengagementرهایی از قید یا تعهد

ترجمه آنلاین

جداسازی

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.