discriminant
معنی
جدا کننده، تفکیک کننده، مشخص کننده
سایر معانی: (ریاضی) مبین، ممیز، تابع مبین
[ریاضیات] مبیّن
[آمار] تشخیص دهنده
سایر معانی: (ریاضی) مبین، ممیز، تابع مبین
[ریاضیات] مبیّن
[آمار] تشخیص دهنده
دیکشنری
تبعیض آمیز
اسم
divider, discriminant, insulatorجدا کننده
صفت
discriminant, diacritical, diacriticتفکیک کننده
discriminantمشخص کننده
ترجمه آنلاین
ممیز