disbar
معنی
از شغل وکالت محروم کردن
سایر معانی: (حقوق) ممنوع الوکاله کردن، سلب صلاحیت (از وکیل) کردن
[حقوق] ممنوع الوکاله کردن وکیل، تعلیق جواز وکالت وکیل توسط دادگاه
سایر معانی: (حقوق) ممنوع الوکاله کردن، سلب صلاحیت (از وکیل) کردن
[حقوق] ممنوع الوکاله کردن وکیل، تعلیق جواز وکالت وکیل توسط دادگاه
دیکشنری
اختلاف نظر
فعل
disbarاز شغل وکالت محروم کردن
ترجمه آنلاین
حذف کردن