disapproval
/ˌdɪsəˈpruːvəl/

معنی

رد، مذمت، بی میلی، عدم تصویب، تقبیح
سایر معانی: عدم تایید، مخالفت، ناهمپذیری، مردودشناسی، ناپذیری، ناخشنودی، نارضایتی

دیکشنری

رد
اسم
rejection, pass, refusal, denial, trace, disapprovalرد
reproach, disapproval, blaming, disapprobation, scorn, blameمذمت
disapproval, disapprobationتقبیح
disapproval, disapprobationعدم تصویب
reluctance, dismay, distaste, disinclination, loathing, disapprovalبی میلی

ترجمه آنلاین

عدم تایید

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.