disaccord
/ˌdɪsəˈkɔːrd/

معنی

عدم هم اهنگی، عدم توافق، عدم هم اهنگی داشتن، مخالفت، مخالف کردن، مخالفت کردن
سایر معانی: توافق نکردن، ناسازگاری کردن، disagree disagreement : مخالف کردن

دیکشنری

تخلف
اسم
opposition, objection, disagreement, resistance, defiance, disaccordمخالفت
disaccord, disconformity, discord, discordance, disharmony, incoordinationعدم هم اهنگی
disagreement, disharmony, discordance, disparity, discord, disaccordعدم توافق
disaccord, disconcertعدم هم اهنگی داشتن
فعل
oppose, disagree, resist, disaccord, objectمخالفت کردن
antagonize, disaccord, disagree, reluctateمخالف کردن

ترجمه آنلاین

عدم توافق

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.